تناقض

تناقض مرا از هم گسسته! تناقض چیست؟

یکی از جرثومه های تناقض در خوابهای ما وجود دارد. مثلا همین الان از دری اومدیم داخل و حالا که برمیگردیم در نیست! یا تبدیل شده به جاده ای با تپه خاکهای رسی!

تازه اون راه پله ها نصفه هست و هی هم لغ میزنه!

چرا در هر چیزی تناقضی به نظر میرسد؟

شاید در خواب این حالت به علت عدم منطق جدی آن بیشتر تناقض باشد، اما در واقعیت فکر میکنم تناقضها آنقدر شبیه خواب نیست!

بلکه کشیدگی شدید بین قطبین چیزی هست که تناقض را به چشم می‌آورد.

تناقض “فاصله” است.

اگر دقیقتر به روند و روش مسائل و موضوعات نگاه کنیم چیزهای زیادی متناقض به نظر نمیرسند. در یک روند و روش شناسی قابلیت تعریف و بررسی دارند.

اگر فاصله شدید را بتوانیم ببینیم و تعریف کنیم ضمن داشتن دید گسترده، از گرگیجه و همان تناقض خلاص میشویم.

آیا وقتی آب یخ است و گاهی مایع و گاهی بخار دچار تناقض است؟ یا میتوانیم این روند را تعریف کنیم؟

برای تناقضات نمیریم!

اگر تناقض میابیم مسیر و روندش را بررسی کنیم و ببینیم چگونه از جایی به جایی میرسد؟ در این زمان است که میتوانیم سنجش را آغاز کنیم.

اما چرا ما تناقض را حس میکنیم؟

باور کنید انسان نمیتونه وقتی صبح تا شب باید کلی کار انجام بده، دائم بشینه و مسیر تناقضات رو بررسی کنه.

گاهی حتی دیدن این فاصله و ادارک اون کمکی نمیکنه.

اینجا همون جایی هست که باید آستین همت بالا بزنیم، بریم اندکی بیرون بایستیم و در هویتها فرو نریم.

معمولا تناقضات با هویت ارتباط تنگاتنگی دارند. دو باسن در یک شلوارند.

همین جاها هست که نیاز هست یک هویت را به صورت موقت انتخاب کنیم و بدون اینکه بیش از اندازه عمل کنیم بایستیم بیرون و به این فاصله نگاه کنیم.

این راه شاید از حجم واماندگی، تشویش و سردرگمی ما کم کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *