در ره ناراستی، کس نشود رستگار!
کلمه رستگاری به زعم من، نه صرفا به دلیل اینکه اَبَر کلمه من هست، که به دلیل بار معنایی سنگینی که با خودش به همراه داره، واقعا کلمه گنده ای است!
یعنی احتمالا اگر از این کلمه بدون روشمندی استفاده کنیم، مبتلا به گنده گویی و حتی گنده گوزی هستیم!
چیستی رستگاری رو اگر بخوام ساده و شفاف توضیح بدم، مجموعه از کلید واژه های زیر میبینمش:
فهم، ادراک، شناخت، مهارت، رشد و کلید واژه آخر آزادی.
البته اشتباه نکنید؛ این کلمات به تنهایی معنای رستگاری رو بر دوش ندارند.
رستگاری یک سیستم هست.
سیستم نمیتونه فقط یک چرخ دنده باشه. نمیتونه فقط یک نقطه باشه.
البته جا داره در اینجا نکته مهمی رو ذکر کنم.
شما میتونید از تمامی مولفه های جهان تعریف خودتون رو داشته باشید. میتونید تعریفتون از خودکار روی میزتون چنین چیزی باشه:
“این ایلان ماسکه و جوهرش داره تموم میشه!”
اما نکته این تعریف چی هست؟
آیا خودکار شما واقعا ایلان ماسک است؟
گام اول روش مندی در اندیشه رستگاری: تعریف شما از این چیست؟
تعریف شما از ایلان ماسک چیست؟
چطور ادعا میکنید که خودکار شما ایلان ماسک است؟
با شواهد نافی ادعا چگونه برخورد میکنید؟
تعریف شما از سیستم میتونه نقطه باشه یا چرخ دنده. تعریف شما از رستگاری هم میتونه چیزی شبیه: “چرت بعد از ظهر”، باشه. هیچ اشکالی نداره تا اینجا.
اما احتمالا در این صورت به مشکلات زیادی میخورید و با جهان اطراف درگیر میشید. این خیلی بد نیست تا زمانیکه تعاریف و سیستمهای فکری شما با هدف گذاری صحیح انجام شده باشند.
به طور مثال شما خودکارتون رو ایلان ماسک میدونید چون سوال، نیاز یا ارتباطی در پس این باور دارید.
کودکان به بابانوئل باور دارند چون نیاز به تشویق و خاطرات خوب رو دوست دارند.
اما شما همیشه با بابانوئل معتقد نمیمونید مخصوصا اگر ببینید تو سرما و برف سر میخوره و ریش مصنوعیش جدا میشه.
در پس بابانوئل دنبال چیز بیشتری هستید.
در پس ایلان ماسک خودکاریتون هم شاید دنبال راحتی از تعریف، طنز و… باشید.
گام دوم روش مندی در اندیشه رستگاری: خائن نباشید!
لطفا حزب باد نباشید و قبل از تعریف چیزی، از توانایی وفاداری خودتون روی اون موضوع اطمینان حاصل کنید.
شاید خودکار شما ایلان ماسک نباشد. شاید در واقع خودکار شما جانی دپ است!
تصمیمتان را بگیرید و بعد تعریفتان را ارائه دهید.
اگر دنبال بازی ذهنی و مسابقه افکار هستید، به نظر میاد زیاد با خودتون صادق نیستید و صراحت ندارید.
مسابقه افکار از ترس و ناشناختگی سرچشمه میگیره.
دائم یک حرف را پیچاندن، با چشمان قلنبه و سلنبه تاکید کردن که تو منظورت از فلان چیز فلان است، به جای دقت بر حرف فرد و توضیحی که ارائه میدهد.
یک تعریف کوتاه، صریح و مشخص از موضوعات داشته باشید و زمینه رشد و آزادی خودتون و دیگران رو فراهم کنید و از اسارت و بردگی در افکار برای یک موقعیت ناشی از ترس فاصله بگیرید.
گام سوم روش مندی در اندیشه رستگاری: نقد رو بچسب!
مرحله سوم روش مندی این است که شما تکلیف دو مرحله قبل را روشن کرده باشید با صراحت آن را بیان کنید.
در پست قبلی راجع به چیستی و چرایی و چگونگی صراحت به اختصار صحبت کردم.
حالا شما باید روشمندی خود از فهم و درک و شناخت و میزان مهارت و رشد و آزادی زیستی و فکریتان، نتایج خودتون رو در عرصه نقد قرار بدید و نه بترسید از بیان نه عصبانی بشید از درشت شنیدن.
اگر شما موضوعات رو با توجه به روش مندی درک کرده باشید، نه تنها از نقدها ناراحت نمیشید که در تک تک اونها کلیدواژها و راهنما پیدا میکنید.
این نکته معمولا مثل شن دریا میمونه! کسی تحویلش نمیگیره زیاد. اما یک صدف انقدر دقت میکنه به این موضوع که شنی که تو گلو و دست و پاش گیر میکنه رو به در تبدیل میکنه!
این نقطه آغاز مسیر طولانی رستگاری است.
در مطالب آتی حتما به تمامی این موارد و مسیر رستگاری و چگونگی رسیدن به این نقطه با داشتن معیارهای واضح صحبت خواهم کرد.