جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
صراحت

صراحت چیست؟+ 1 تمرین افزایش صراحت

صراحت روشنی و شفافیت است.

صراحت از ذهنی مرتب نشات میگیره و خشونت و هیجان عموما از ذهنی بسیار نامرتب و شلخته سرشار از انباشت ذهنی!

صراحت از روشمندی پیروی میکند و هیجان و عصبانیت از ارائه گزاره ها با صدایی که مرتب بالا و بالاتر میره.

صراحت از آرامش و گوش سپردن و دقت در کلام دیگران جاری میشه و هیجان و خشونت از پریدن در کلام دیگران و درشت کلامی.

صراحت از ادب و متانت و دیدن افراد به عنوان واحدهای انسانی شکل میگیره و هیجان و خشونت از دیدگاه کهتری و عیبجویی.

صراحت بر مواخذه تمرکز نداشته و با آن ارتباطی ندارد و هیجان و خشونت از نگاه سین جیم و عدم رعایت حریم دیگری.

صراحت بر فهمیدن ورای موضوعات ایجاد میشه و هیجان و خشونت از نگاه نقطه ای و خطی.

آیا منظور من شماتت هیجان هست؟

اگر شوخی میکنید که منم شوخی شوخی بگم آره!

اما معلومه که نه!

چه زمانی در ما هیجان شکل میگیره؟

زمانی که وضعیت ثبات ما در حال تهدید هست یا ما شناختی از وضعیت نداریم.

فرض کنید برق میره و شما از تاریکی میترسید. چرا؟

ممکنه برخی از تنهایی در تاریکی بترسند و برخی دیگر برعکس!

از اینکه در تاریکی تنها نباشند اما ندونند موقعیت احتمالی موجوداتی که کنارشون هستند کجاست یا حتی چی هستند؟

در این حالت شما هیجان زده میشید.

پلنگ هم که دنبالتون میکنه چون مورد تهدید واقع شدید و نمیدونید باید چیکار کنید هیجان زده میشید و اولین اقدام یعنی فرار کردن رو انتخاب میکنید.

هیجان واکنشی بر پاسخ به نیاز بقای مغز است.

اما هیجان در جوامع انسانی معمولا عملکرد مضحکی پیدا میکنه. چطور؟

هیجان معمولا مهمترین خصیصه اش انرژی فورانی و زود تمام شونده آن است.

به افرادی که معمولا رفتارها و گفتارشون بر هیجان استوار هست بیشتر دقت کنید. نیاز بقای شدید در افراد احساس ترس و تهدید رو در اونها ایجاد میکنه و سپس این احساس در جریان ذهنی وارد مسیر خشم میشه و نتیجه اش هم که…

چگونه صراحت ما رو از هیجان نجات میده؟

صراحت به علت ساختار روش شناسی و الگو محور خودش از موضوعات سیستم و اطلاعاتی رو شکل میده که در روند تصمیم گیری و ادراک ما تاثیری عمیق میگذاره.

در مثال پلنگ صراحت ممکنه قبل از اینکه از خونه راه بیفتید برید جنگل به شما بگه: در این مکان ممکنه ما هدف حمله و شکار قرار بگیریم چون زیست بوم حیوانات درنده هست و ما یا باید تمهیدات دفاعی داشته باشیم یا خطر و ریسک جان رو بپذیریم یا اصلا نریم!

صراحت همینقدر صادقانه و فلوچارتی عمل میکنه و به شما روند خلاصه یا کاملی از موضوعات رو ارائه میده.

اما هیجان همانند ذهن یک کودک عمل میکنه. ممکنه چیزهایی دیده و شنیده و تصور کرده و راجع بهشون حسابی وسوسه شده و حالا مایل هست که تجربه شون کنه و بی محابا فقط میخواد انجامش بده.

در این وضعیت آنچه وجود دارد صرفا فشار هست و ممکنه ما این فشار رو اول به خودمون و سپس به اطرافیان وارد کنیم و مجبورشون کنیم با ما بیان جنگل.

احتمالا هم اگر کسی با صراحت به ما بگه که به چه دلیلی نمیاد ناراحت بشیم و دستش بندازیم.

برای افزایش صراحت به عنوان یک مهارت ضروری انسانی در مرحله اول نیاز داریم به تمرین صداقت با خود!

صادقانه با خودمون از ترسها و تهدیدها بگیم و البته بنویسیم چون گفتار ذهنی یا حتی گفتار زبانی باز هم ما رو در چرخه انباشتگی نگه میداره. برای مواجهه کامل و خروج از چرخه نشخوار فکری راجع به ترس ها و تهدیدها شما ملزم به نوشتن کلمات و عبارات هستید.

در پست قبلی گفتم عمل به موضوعی گشایش دروازه ذهن و درمان نشخوار فکری و انباشت ذهنی است.

اگر درباره انجام عملی تردید دارید حتما نیاز هست که اون رو مدتها روی کاغذ بررسی کنید و از تکنیک یادداشت برداری استفاده کنید.

یادداشت برداری ذهنی در ابتدا شما رو با فاکتورهای ذهنی خودتون مواجه میکنه و در گام بعدی شما مسیر اکشتاف رو با بررسی و شناخت فاکتورهای دیگر رایج درجهان میسنجید و در این راه به ادراک و فهم بهتری نسبت به موضوعات میرسید.

در این حالت امکان هیجان آرام آرام کاهش پیدا کرده و به واسطه تولید زبان مشترک با جهان اطراف، مجال دیدن و شنیدن آنچه پس ذهن خود و دیگران هست برای شما فراهم خواهد شد.

از این رو این موضوع نه برای کنترل دیگران که برای هدف والای انسانی، ارتباط است.

زمانی که شما توانایی ارتباط با جهان رو پیدا میکنید ترسها و تهدیدهای شما به فرصتهایی جهت توسعه و رستگاری خودتون و دیگران منجر میشه.

این نقطه آغاز صراحت است.

جایی که شما با ذهنی روشن و شفاف توانایی مکالمه و گفتگو با دیگران رو پیدا میکنید.

فرقی نمیکنه فردی در یک سیستم بزرگ هستید یا یک شهروند تا زمانی که به این توانایی نرسیده باشید فهم شما از دیگران موجوداتی عمدتا آسیب زا، حقه باز، خطرناک و… است.

به تاریخ و جوامع و توده های مردمی و حکمرانی ها نگاه کنید. چقدر این عدم صراحت آنها را در طرق و اشکال مختلف به دشمنانی خونین تبدیل کرده است؟

تمرینی برای افزایش صراحت

یک موضوع، یک ذغدغه یا یک شخص را که برایتان مهم است در نظر بگیرید و سعی کنید تمام ذهنیت خود راجع به آن را بدون هیچ سانسوری بنویسید.

نوشتن را تا جایی که احساس میکنید دیگر چیزی برای گفتن باقی نمانده ادامه بدهید(ممکن است این روند از یک روز تا یک ماه حداقل به طول بینجامد).

زمانیکه تمام شد نوشتن راجع به آن را برای یک هفته فراموش کنید.

بعد از یک هفته نوشته تان را بخوانید و شروع کنید در بستر وب به جستجو بپردازید و محتوای مربوط به آن را به شرط روشمند بودن بررسی کنید(دقت کنید که حتما در این شیوه به دنبال محتوایی که روشمند اما در تضاد با احساسات و افکار شماست رو هم مد نظر قرار بدید)

شروع به قرار دادن نوشته تان مقابل فاکتورهای تازه به دست آمده کنید.

احتمالا در ابتدا حسابی بهم میریزید و عصبانی میشید.

اجازه عصبانیت و هیجان به خود بدهید اما آن را با نوشتن بیان کنید و به دیگران انتقال ندهید.

زمانی که آرام تر شدید، به گفتمانهای کمتر هیجانی راجع به موضوع مورد نظر نگاه کنید.

چه تغییر و تاثیری بر روند فکری خود احساس میکنید؟

میتوانید با کسی که در تضاد نظری با شما قرار دارد با صراحت و بدون هیجان گفتگو کنید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *